خبرگزاری «حوزه»، یکی از موضوعاتی که همیشه نقش محوری را در اصول تبلیغی داشته، شناخت مخاطب و محیطی است که تبلیغ در آن صورت میگیرد. در واقع شناخت مخاطب و روحیات او برای یافتن شگردهای اثرپذیری و نیز شناخت قابلیتهای محیطی و یا سطوح فرهنگی افرادی که مبلغ با آن سر و کار دارد، از جمله اموری است که در مباحث تبلیغ سنتی کارشناسی شده و قواعد علمی آن عملیاتی شده است. اما این در حالی است که امروزه در رابطه با امر تبلیغ، با مسائلی مستحدثه روبرو شده ایم که ابعاد آن به سهم خود از حیث تبلیغی نیاز به کارشناسی دارد!
آنچه در این چند سطر مورد بحث است، تأمل پیرامون روش صحیح و کارآمد تبلیغ در فضای مجازی است و از آنجا که فضای مجازی قابلیت های ویژه و خاص خود را دارد، چند فرضیه به عنوان راهبردهای پیشنهادی در رابطه با تبلیغ در فضای مجازی عنوان می شود و صحت یا عدم صحت این راهبردهای پیشنهادی و اینکه کدامیک کارآمد است، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
۱-به کار گیری مبانی تبلیغ سنتی در فضای مجازی
روش تبلیغ سنتی روشی است که تا چندی پیش در هیچیک از عرصه های تبلیغی جایگاه خود را از دست نداده و قداست آن همیشه مد نظر مبلغین حوزوی بوده، حریم قالب های سنتی تبلیغ از جمله منبر و وعظ و خطابه، نماز جماعت و از این قبیل امور در همه فضاها و موقعیتها همواره مورد عنایت مبلغان بوده و آثار قابل توجه خود را نیز به عنوان شگردهایی کارآمد داشته، اما اکنون که در عصر تکنولوژی ارتباطی قرار گرفتیم و فرهنگ ارتباطات از قالب های سنتی خارج شده و لباس شیوه های مدرن به تن کرده، این موضوع جای بحث دارد که با ظرفیتی که در ارتباطات مدرنیته موجود است، چگونه باید تبلیغ کرد؟
بدیهی است که در چنین شرایطی تبلیغ سنتی کارآمد نبوده و حداقل با تعاریفی که شیوه های فعلی آن دارد، کفایت لازم را در امر اثر گذاری تبلیغ ندارد. به کار گیری قالب های تعریف شده تبلیغ سنتی در فضای مجازی و عدم عنایت به قابلیت های ویژه موجود در فضای مجازی، می تواند نشان از آن باشد که فردی که چنین روشی اختیار می کند، انگیزه اثرگذاری حقیقی و به تعبیری انگیزه معرفت بخشی به مخاطبان مجازی خود را ندارد و در امر تبلیغ، نگاهی متحجرانه و به دور از بصیرت را اختیار کرده است! در یک کلام به کار گیری مبانی تبلیغ سنتی با آن شکل که تا چندی پیش از این تعریف شده، در فضای مجازی کارآمد نبوده؛ توصیه نمیگردد. اگرچه شیوه های سنتی تبلیغ مباحث کارشناسی شده است؛ اما باید گفت در فضای مدرنیته موضوع تغییر یافته و قواعد خاص خود را می طلبد. این در حالی است که آنچه به عنوان تبلیغ سنتی تا کنون تعریف شده، به دلائلی در فضاهای جدید ارتباطی نیز قابل اغماض نیست و این موضوع به تفصیل جای بحث دارد که در ادامه این گفتار بدان اشاره می گردد.
۲-کنار گذاشتن مبانی سنتی و منفعل شدن ایده های تبلیغی بر اساس قابلیت های مدرن فضای مجازی
حال که گفتیم روش های تعریف شده تبلیغ سنتی در فضای مجازی کارآمد نیست، راه دیگر که به ذهن خطور می کند، نادیده گرفتن روش های سنتی و تمسک به ابزارها و قابلیت های خود فضای مجازی در امر تبلیغ است. اما قاطعانه باید گفت این روش محل اشکال است. چراکه مبلغ باید فردی اثرگذار باشد و نه اثر پذیر و منتفی کردن شگردهای تبلیغی که آیین خود او به وی ارائه کرده و جذب شدن به قابلیت های پیش رو در فضایی که با آن سر و کار دارد، خود انفعالی اساسی است و این امر می تواند آرمانهای تبلیغی او را به چالش بکشاند و بلکه تحریف کرده، دست مبلغ را در تبلیغ مبانی کارشناسانه توحیدی ببندد. چرا که آنچه در مباحث تبلیغی ملاک است، صرفاً محتوا نیست و بلکه اَشکال ارائه محتوا نیز اهمیتی در همان حد اهمیت محتوا دارد.
از سویی دیگر آنچه از قابلیت های فضای مجازی که در حال حاضر در اختیار ما و مورد بهره برداری قرار گرفته، قالبی «پنتاگونی» است که جهت تحمیل جنگ نرم به ما طراحی شده و ماهیتی تخریبی دارد. لذا چنانچه مبلغ اصول سنتی خود را رها کند و در امر تبلیغ به قالبهای موجود در فضای مجازی چنگ بزند، به طور قطع در تبلیغ و اثرگذاری شکست خواهد خورد. پس این روش نیز توصیه نمیگردد.
۳-روش التقاطی میان مبانی سنتی و قابلیت های فضای مجازی
یکی دیگر از راه هایی که پس از رد دو روش قبل جهت تبلیغ در فضای مجازی به ذهن خطور می کند، خلط بین مبانی سنتی تبلیغی با قابلیت های مدرن فضای مجازی است تا نه به طور کامل در برابر قابلیت های فضای مجازی منفعل شویم و نه روش سنتی را بدون تأمل و تجدید نظر به فضای ناهمخوان با آن تحمیل کنیم. اما این روش نه تنها کارآمد نیست؛ بلکه به هیچ عنوان نمیتوان به عنوان یک روش عقلایی بدان نگریست. چرا که جمع کردن بین دو رویکرد که هیچ همخوانی باهم ندارند، اصلاً منطقی نیست! چنین نگاهی در میان راهبردهای تبلیغی، علاوه بر این که شخص مبلغ را در افق نگاهش به آرمان های خود با ضد و نقیض هایی روبرو می کند، در واقع نوعی عقب نشینی نسبی از اصول تبلیغی است و وقتی سخن از ارائه بیعیب و نقص آرمانهای توحیدی است، عقب نشینی معنایی ندارد. تجربه نیز نشان داده که اینگونه روش های «کج دار و مریز»، در همه زمینهها اعم از اقتصاد، روان شناسی و غیره، جمع بین براهین قاطع وحی و مبانی قابل نسخ تجربی بوده و کارآمد نبوده است. لذا روش التقاطی نیز هرگز توصیه نمی شود.
۴-بازخوانی مبانی سنتی در روبرویی با قابلیت های فضای مجازی
حال که نه روش سنتی (با تعاریفی که از پیش در این زمینه پیش روی ما بوده) در خصوص تبلیغ در فضای مجازی جواب میدهد و نه تمسک به قابلیت های تعریف شده و تحمیل شده در فضای مجازی و نه اختلاط میان این دو روش، چاره ای نیست جز اینکه به جای تمسک به روش های موجود، تدبیری نو بیندیشیم و راهبردی ویژه اختیار کنیم. در این خصوص یک مبلغ نباید از این موضوع غافل شود که خدایی که موسی و هارون را مأمور به تبلیغ در برابر فرعون می کند، علاوه بر آنچه به عنوان محتوای تبلیغی در اختیار این دو برادر می گذارد، از ارائه شگرد لازم برای روبرویی آنها با فرعون نیز اغماض نمی کند.[1] پس جا دارد ضمن اینکه نباید به محتوا دست ببریم و آن را دستخوش آثار وضعی قابلیت های فضای مجازی قرار دهیم، روش ارائه محتوا در فضای مجازی را نیز از خود مبانی تبلیغی استخراج کنیم و روشی کارآمد متناسب با فضای مدرن مجازی را بدون دست کشیدن از حریم های آرمانی امر تبلیغ سنتی تدبیر کنیم.
آنچه یک مبلغ دینی نباید نسبت بدان غفلت کند، این است که آیینی که تبلیغ می کند، دینی است کامل و پویا که در ارائه روشهای زندگی هیچ نقصی ندارد و همیشه و در همه عرصه ها چه از حیث محتوایی و چه از حیث شکلی و اجرایی جوابگو بوده و آنچه در زمینه اجرا در نظر دارد، قالب هایی پویا، نهادینه و منعطف نسبت به همه شرایط ممکن و موجود در زندگی است؛ بر خلاف قالب های اجرایی سازمانی منجمد و بدون انعطافی که دستساز خود بشر بوده است. پس اگرچه طلبه مبلغی که تا کنون به روش سنتی به امر تبلیغ اشتغال داشته، هم اکنون با موضوع جدیدی تحت عنوان فضای مجازی روبرو شده، اما خدای آن طلبه، موقعیتی را روزی او نمی کند؛ مگر اینکه حکم و آیین نامه آن موضوع جدید را نیز در اختیار او خواهد گذاشت.
آری، میتوان از به کار گیری مبانی سنتی تبلیغ اغماض نکرد؛ اما با چنین نگاهی همین مبانی سنتی را به تناسب فضای مجازی بازخوانی نمود و راهکارهای لازم برای ارائه تبلیغ سنتی را به اقتضای همین فضای مجازی موجود در دستور کار قرار داد که این امر نیازمند تحقیق و بررسی و استخراج قالب های کارآمد آن از بطن قواعد دینی است و پژوهش پیرامون این موضوع، وظیفه ای مهم و خطیر به دوش مبلغین است تا با نظریه پردازی و ارائه طرح نامه و پایان نامه های خود پیرامون آن، این واجب کفایی را تحقق بخشند.
سعید حمیدی زاده
[1. طه، 44
نظر شما